کتابهای حوزه‌ی “مد” در ایران نسبتاً اندک است. در این‌باره یعنی “مد” نیاز به ارتقای دانایی زیادی داریم. در کمال تعجب و ناباوری، نگاه و نگرش بسیاری نسبت به “مد” عمدتاً با آشفتگی نگاه و نگرش درباره‌ی لوکس‌گرایی است.
پیشنهاد می‌کنم دو عنوان کتابی که در انتشارات بازاریابی در این دو مورد چاپ شده است، بخوانید؛
1.    فلسفه‌ی مد، لارس اسوندسن، ترجمه‌ دکتر ابوالفضل داودی رکن‌آبادی، دکتر شهناز نایب‌زاده، فتانه ذوالفقاری خرشکی.
2.    استراتژی لوکس‌گرایی، جین نوئل کاپفرر، وینسنت باستین، ترجمه‌ی پرویز درگی، امیرحسین سرفرازیان
به نوشته‌ی دو متفکر بزرگ بازاریابی یعنی کاپفرر و باستین، لوکس‌گرایی در دنیای مد حضور دارد و مد در خدمت لوکس‌گرایی است.
اما درباره‌ی مد، هنوز هم می‌اندیشیم که مد تابع زیبایی است و این زیبایی است که به مد، قدرت و کشش می‌دهد. این در حالی است که ایمانوئل کانت، فیلسوف مشهور آلمانی (1804-1724) چند قرن پیش عنوان کرد که مد اصلاً به زیبایی ارتباطی ندارد.
فارغ از این دیدگاههای کاملاً چالشی که می‌تواند از بروز خطاها و اشتباهات ما جلوگیری کند و در هر دو کتاب به تفصیل تشریح شده است، مؤسسات اقتصادی در صنعت مد بیش از هنرمندان به دیدگاه متفکران بویژه افراد و آحاد جامعه می‌نگرند.
مصرف‌کننده در سالهای اخیر سرنوشت بسیاری از کالاها، محصولات، برندها، شرکتهای جهانی را در دستان خود دارد. با گرایش به این یا آن برند، کاروکسب‌ها در حوزه‌ی مد به یکباره با سودی سرشار و یا خسارتهای سهمگین روبه‌رو خواهند شد. مؤسسات جهانی مد بخوبی از این واقعیت آگاهند. با وجود این، موضوعات فراوانتری نیز وجود دارد نظیر جهانی‌گرایی. کافی است یک موجی در گوشه‌ی کوچکی از دنیا رخ دهد، به سرعت نور، این موج از سوی مصرف‌کنندگان، یا مشتریان آتی مورد توجه قرار گرفته، به آن اقبال نشان می‌دهند، و به یکباره این موج بدون هیچ سروصدا و هیاهویی، میرا شده، و موج تازه‌ی دیگری شروع به رشد و نضج می‌کند.
پارامترهای دیگری نیز وجود دارد که شرح و بسط آن طولانی است از قبیل برون‌سپاری تولیدات، شیوه‌های نوین ارتباطات، وب جهانی و …
کتاب حاضر، مخاطبان خاص خودش را دارد که فراتر از مؤسسات مد، برای دانشجویان رشته‌های بازاریابی و تبلیغات نیز کارگشا و گره‌گشاست.
بخشبندی‌های این کتاب آنچنان دقیق و مرزبندی شده است که باید مؤلف آن را ستود که در انبوهی از مؤسسات و محصولات توانسته است تمرکز خود را بر روی برترینها مبتنی بر مدلهای تجاری مد داشته باشد.
علاقه‌مندم تحسین قلبی‌ام را از خانم دکتر روشنک داوری، عضو هیأت علمی دانشگاه الزهرا و همکارشان داشته باشم که این کتاب را برای خوانندگان علاقه‌مند اعم از دانشجویان و صاحبنظران مهیا کرده‌اند.
بجاست اعلام کنم که انتشارات بازاریابی تمایل دارد به استقبال کتابهایی از این دست برود که می‌تواند فراتر از تصحیح دیدگاهها و نگرش نسبت به موضوعات جامعه‌ی مدرن یعنی “مد” و لوکس‌گرایی، حضور مؤسسات اقتصادی صنعت مد و لوکس را تسهیل می‌کنند.